در عین ناباوری....
سلام فندق مامان
با یه صحنه ای مواجه شدم که از تعجب دهنم باز مونده بود
صبح یکم تو خواب غر غر میکردی برای همین به پهلو خوابوندمت تا دوباره بخوابی خودمم کنارت خوابم برد وقتی بیدار شدم دیدم شما دمر شدی و راحححححححححت خوابیدی برای چند ثانیه خشکم زده بود که چطور این اتفاق افتاده اولش فکر کردم بابا حمید دمرت کرده وقتی پرسیدم گفت نه!
اول این جوری بودی
و بعد این جوری شدی
البته این قضیه مربوط به ۲۶/۱/۹۱ هستش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی