بهترین کادوی زندگیم

سلام مامانی ...........سلام عسلی..............سلام جیجری

میدونی مامان فردا چه روزیه؟؟؟؟؟؟؟؟بلهههههههههه تولد مامان

امسال برام خیلی ساله خوبی بود سالی که با سال های دیگه خیلی تفاوت داره چون خدای بزرگ یه نی نی گل مثل شما به من و بابا حمید داده و زندگی شیرینمون ،شیرینتر شده با وجود تو...........برای همین با صدای بلند میگیم که

عاشقتیممممممممممممممممممممممممم

و از همه مهمتر اینکه:

بعد از ظهر نشسته بودم و تلویزیون نگاه میکردم یه لحظه احساس کردم شکمم خیلی کوچولو تکون خورد ...........با تعجب به شکمم خیره شدم تا ببینم درست بوده یا نه !!!!!!!!!!!!!!!!!

دقیقا ساعت ۶:۱۵ بعد از ظهر پسر گلم با سه تا ضربه کوچیک به شکم مامان حضور خودش رو پر رنگ تر کرد و مامان رو به عرش اسمون برد .............بهترین احساس زندگیم بود لحظه ای که تا عمر دارم هیچ وقت فراموشش نمیکنم.........شیرین ترین لحظه..............قشنگ ترین تجربه..............و میتونم بگم که پسرم اولین کسی بود که به مامانش کادو تولدشو داد..............

از خوشحالیم سریع زنگ زدم به بابا حمید وبراش تعریف کردم و خیلی خوشحال شده بود از این موضوع و کلی بهم تبریک گفت

عزیزم از این به بعد منتظر ضربه های محکم تری ازت هستیم .....لگد های کوچولوی تو مامان بابا رو کلی خوشحال و ذوق زده میکنه