شاهزاده مامانی و بابایی

چه روز خوبی بود امروز برای من و بابا حمید...................خدا بهمون یه پسر کاکل زری داده.................

خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتت ......وقتی به صورت حمید نگاه میکردم موج خوشحالی رو تو صورتش میدیم..........انگار خوشبخت ترین ادم رو کره زمینه.............خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

ساعت ۶ بود که حاضر شدم و با بابا حمید رفتیم سونو گرافی...راستش دل تو دلمون نبود بخاطر این که

اول:میخواستم از سلامتت باخبر بشیم

دوم:ببینیمت

سوم:جنسیتت معلوم بشه........ البته ۱۰۰٪ بشه

وقتی نوبتمون شد و رفتیم تو یه اقا دکتر خوشگل و باکلاس ازمون استقبال کرد و با روی خندان شروع کرد به سونوگرافی کردن

اول از همه هم گفت اینم شوشول پسرتون و منو بابایی ضعف رفتیم از خنده .........

بعد هم تمام اجزای بدنت رو بهمون نشون داد وگفت که شما در سلامتی کامل به سر میبرین ............خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت

از اقای دکتر پرسیدم که میشه یه عکس پرتره از پسرم بندازین؟اقای دکتر هم گفت بله چرا نمیشه و دو تا عکس از چهره شما بهمون نشون داد..............بابا حمید با دیدن روی ماهت گفت:مریم صورتش مثل تو گردهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

الهی قربون اون صورت گردوییت برم که عاشقم کردیییییییییییییییییییی پسرم

الهی مامان قربون اون دست کوچولوت بشه که گذاشتیش رو سینت..............

اینم جواب سونو:

دور سر۴۷میلیمتر-------وزن۳۴۲ گرم---------اندازه ران پا۳۱ میلیمتر

روز تولدت البته برای زایمان طبیعی۱۳/۱۲/۱۳۹۰

اقای دکتر سن شما رو کم کرد شما به جای ۲۱ هفته ۲۰ هفته ای شدی ...کوچولوی مامانی