پنجمین ویزیت دکتر
عسل مامان حالش چطورهههههههههههههههههه
امروز بابایی اومد دنبالم و رفتم دکتر ...........خانم دکتر بعد از کلی حال و احوال پرسیدن از شما رسید سر وزن من ......این ترازو و اون دستگاه فشار برای من شده یه کابوسسسسسسسسسسس
با ترس و لرز رفتم رو وزنه از ۶۸ به ۷۰ رسیده بودم و فشارم هم ۱۲ بود خوب بازم خدا رو شکررررررررر راضی کننده بود
بعد هم صدای قلب شما رو اکو کرد و کلی قربونت رفتم با اون صدای قلب تندتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
بعد هم اومدم خونه مامان پروانه و نشستم تعریف کردن از شما
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی