یه روز پر از شیرینی
سلام جوجو طلا
دیروز ۰۵/۰۹/۱۳۹۰ صبح با بابایی رفتیم ازمایشگاه تا من ازمایش قندخون بدم .........دکتر ازم کلی خون گرفت و قرار شد تا عصری جواب قند خونمو بده.............تا فردا برم و دوباره ازم خون بگیره و ببینیم قند داریم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
عصری زنگ زدم به حمید و گفت که قندم ۹۲ بوده .............خوب خدا رو شکر که نرمال بود چون داشتم از استرس میمردمممممممممممممم
امروز صبح دوباره با حمید رفتم ازمایشگاه و یه بطری که نصفش از یه پودر شیرین که بهش میگن گلوکز پر شده بود بهم دادن تا میل کنم............و یک ساعت بعدش برم تا دوباره خون بدم............منم خوردم وای حالم بد شده بود که نگو شما هم که شیرینی دیده بودین داشتی حسابی ورجه ورجه میکردی و نزدیک بود از دل مامان بیرون بپری................یک ساعت بعد رفتم و دوباره کلی ازم خون گرفتن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی