کارن یک روزه
وای مامان قربونت بره که یک روزه شدی عسلم یک روزه اومدی ولی به اندازه یه دنیا دلمونو بردی و عاشقمون کردی و بهترین بابای دنیا کارن میگه: وووااااااااییییییییییی چقدر دنیا روشن بود. اصلا نمیتونستم چشمهامو باز کنم.ولی بعد از چند دقیقه جرات کردم و تونستم چشمهامو باز کنم. ولی نمیدونم چرا زودی خوابم گرفت... .وقتی که بیدار شدم دیدم تو یه تخت کوچولو کنار تخت مامان هستم ویه عالم آدم دور و برم هستن... مامان و بابا هم با دقت بهم نگاه می کردن و معلوم بود خیلی خوشحال هستن. خلاصه همه اومده بودن دیدن من فکر نمیکردم اینقدر آدم مهمی باشم همش در حال عکس گرفتن از من بودن. " بابا این نورا چیه هی مین...
نویسنده :
مریم
17:14